Total search result: 201 (8212 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
differential compression check U |
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
zahn cup U |
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال |
|
|
kabal U |
قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.] |
|
|
analog U |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
|
|
analogues U |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
|
|
analogue U |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
|
|
orifice meter U |
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ |
|
|
typefaces U |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
|
|
typeface U |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
|
|
dipstick U |
میله اندازه گیری روغن موتور |
|
|
dipsticks U |
میله اندازه گیری روغن موتور |
|
|
throughput U |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
|
|
defaulted U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
|
|
defaults U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
|
|
default U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
|
|
defaulting U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
|
|
high tension measurement bridge U |
پل اندازه گیری فشار قوی |
|
|
lips U |
استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط |
|
|
transmission U |
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص |
|
|
transmissions U |
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص |
|
|
barometer U |
دستگاه اندازه گیری فشار هوا |
|
|
barometers U |
دستگاه اندازه گیری فشار هوا |
|
|
tonometer U |
دستگاه اندازه گیری فشار وکشش |
|
|
oil pressure U |
دستگاه اندازه گیری فشار روغن |
|
|
static vent U |
روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا |
|
|
quantity theory of money U |
نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود |
|
|
timing disc U |
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور |
|
|
bank rate U |
مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود |
|
|
orifice meter U |
روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود |
|
|
geochronometry U |
اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین |
|
|
centrifugal moisture equivalent U |
مقدار ابی که توسط دستگاه سانتریفوژ از یک نمونه خاک مرطوب گرفته میشود |
|
|
capacitor start induction motor U |
موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود |
|
|
frequency shift keying U |
روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود |
|
|
gauging section U |
مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود |
|
|
open policy U |
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود |
|
|
defaulted U |
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد |
|
|
defaults U |
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد |
|
|
defaulting U |
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد |
|
|
default U |
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد |
|
|
f key U |
برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود |
|
|
pitot pressure U |
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود |
|
|
sets U |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
|
|
set U |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
|
|
setting up U |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
|
|
minimim wage law U |
قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد |
|
|
wheatstone bridge U |
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد |
|
|
penetrometer U |
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف |
|
|
motoring U |
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور |
|
|
cpu time U |
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی |
|
|
brinell hardness U |
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش |
|
|
pitch line U |
مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود |
|
|
quantize U |
با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن |
|
|
muzzle energy U |
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود |
|
|
stream gaging U |
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه |
|
|
measuring converter U |
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری |
|
|
ieee U |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
|
|
female U |
سوراخی که سوزنی وارد آن میشود تا اتصال برقرار شود |
|
|
processor U |
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود |
|
|
bushes U |
استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود |
|
|
bush U |
استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود |
|
|
sectors U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
|
|
sector U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
|
|
socket |
[سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند] |
|
|
sockets U |
سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند |
|
|
clear one's ears U |
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب |
|
|
transparently U |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
|
|
transparent U |
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد |
|
|
sin die U |
بدون تعیین روز معین |
|
|
dosimetry U |
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده |
|
|
pitot static system U |
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است |
|
|
declinating station U |
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف |
|
|
torsionmeter U |
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو |
|
|
dosed U |
اندازه معین |
|
|
doses U |
اندازه معین |
|
|
dose U |
اندازه معین |
|
|
dosing U |
اندازه معین |
|
|
equitable mortgage U |
از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود |
|
|
gage U |
اندازه وسیله اندازه گیری |
|
|
adjudicate U |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
|
|
adjudicates U |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
|
|
adjudicating U |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
|
|
adjudicated U |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
|
|
cold thrust U |
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال |
|
|
cold test U |
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال |
|
|
gauge pressure U |
فشار در عمق معین برحسب فشارسنج |
|
|
nominal filter U |
صافی به اندازه عبور معین |
|
|
engine pressure ratio U |
نسبت فشار موتور |
|
|
auto U |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
|
|
autos U |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
|
|
to set measures to anything U |
برای چیزی اندازه یا حد معین کردن |
|
|
thrust U |
فشار موتور نیروی پرتاب |
|
|
thrusting U |
فشار موتور نیروی پرتاب |
|
|
thrusts U |
فشار موتور نیروی پرتاب |
|
|
overhead U |
مقدار پردازش مورد نیازبرای اتمام یک کار معین بالاسری |
|
|
admeasurement U |
تعیین اندازه |
|
|
admensuration U |
تعیین اندازه |
|
|
windmills U |
چرخش موتور خاموش توسط ملخ |
|
|
windmill U |
چرخش موتور خاموش توسط ملخ |
|
|
center U |
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور |
|
|
phototransistor U |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
|
|
salinometer U |
الت تعیین مقدار نمک در ابهای شور |
|
|
addition U |
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود |
|
|
additions U |
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود |
|
|
ditch U |
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود |
|
|
ditched U |
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود |
|
|
ditches U |
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود |
|
|
instantaneous voltage U |
مقدار لحظهای فشار الکتریکی |
|
|
quotas U |
کمیت تعیین شده توسط دولت |
|
|
quota U |
کمیت تعیین شده توسط دولت |
|
|
deals U |
اندازه مقدار بررسی |
|
|
deal U |
اندازه مقدار بررسی |
|
|
constant speed unit U |
گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید |
|
|
compression ingition U |
احتراق توسط فشار |
|
|
moving iron instrument U |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
|
|
direct-reading rain gauge |
اندازه مقدار بارش مستقیم |
|
|
residents U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
|
|
resident U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
|
|
law of demand U |
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود |
|
|
omni axial nozzle U |
نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود |
|
|
queried U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
|
|
queries U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
|
|
querying U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
|
|
query U |
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل |
|
|
bandwidth U |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
|
|
retention money U |
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود |
|
|
energy absorber U |
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار |
|
|
machine address U |
اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن |
|
|
absolute address U |
اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن |
|
|
module U |
اندازه گیری |
|
|
modules U |
اندازه گیری |
|
|
dimension U |
اندازه گیری |
|
|
measure U |
اندازه گیری |
|
|
measuring bridge U |
پل اندازه گیری |
|
|
measurment U |
اندازه گیری |
|
|
dimensions U |
اندازه گیری |
|
|
commensurateness U |
اندازه گیری |
|
|
measurer U |
اندازه گیری |
|
|
gauging U |
اندازه گیری |
|
|
gaging U |
اندازه گیری |
|
|
measurements U |
اندازه گیری |
|
|
metering U |
اندازه گیری |
|
|
measurement U |
اندازه گیری |
|
|
mensuration U |
اندازه گیری |
|
|
cartridge starter U |
سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند |
|
|
blowdown U |
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز |
|
|
brake mean effective pressure U |
مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت |
|
|
kilo U |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند |
|
|
kilos U |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند |
|
|
Kbps U |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند |
|
|
sectors U |
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند |
|
|
sector U |
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند |
|
|
radar measurement U |
اندازه گیری رادار |
|
|
accuracy to gage U |
دقت اندازه گیری |
|
|
engineering measurement U |
اندازه گیری فنی |
|
|
unit of measurement U |
واحد اندازه گیری |
|
|
sound U |
اندازه گیری عمق اب |
|
|
size stick U |
قالب اندازه گیری |
|
|
measuring set U |
دستگاه اندازه گیری |
|
|
sounded U |
اندازه گیری عمق اب |
|
|
batching plant U |
مرکز اندازه گیری |
|
|
soundest U |
اندازه گیری عمق اب |
|
|
sounds U |
اندازه گیری عمق اب |
|
|
bathymetry U |
اندازه گیری خصوصیات اب |
|
|
instrument U |
الات اندازه گیری |
|
|
measuring instrument U |
دستگاه اندازه گیری |
|
|
measuring U |
درخور اندازه گیری |
|
|
impedance bridge U |
پل اندازه گیری مقاومت |
|
|
measuring method U |
طریقه اندازه گیری |
|
|
tapeline U |
مترمخصوص اندازه گیری |
|
|
tape measures U |
مترمخصوص اندازه گیری |
|
|
tape measure U |
مترمخصوص اندازه گیری |
|
|
chain crew U |
متصدیان اندازه گیری |
|
|
measurability U |
قابلیت اندازه گیری |
|
|
meters U |
وسیله اندازه گیری |
|
|
measuring relay U |
رله اندازه گیری |
|
|
gauging sheet U |
ورق اندازه گیری |
|
|
metres U |
وسیله اندازه گیری |
|
|
measurement of demand U |
اندازه گیری تقاضا |
|
|
measurement ofland U |
اندازه گیری زمین |
|
|
measuring device U |
تجهیزات اندازه گیری |
|
|
correlation measurement U |
اندازه گیری همبستگی |
|
|
gad U |
اندازه گیری طول |
|
|
precision U |
اندازه گیری دقیق |
|
|
measuring apparatus U |
دستگاه اندازه گیری |
|
|
compensating error U |
خطای اندازه گیری |
|
|
measuring well U |
چاه اندازه گیری |
|
|
telemetry U |
اندازه گیری ازدور |
|
|
commensurable U |
قابل اندازه گیری |
|
|
measuring accuracy U |
دقت اندازه گیری |
|
|
telemetering U |
اندازه گیری از دور |
|
|
depth measurement U |
اندازه گیری عمق |
|
|
gauging section U |
برش اندازه گیری |
|
|
font metric U |
اندازه گیری فونت |
|
|
units of measurment U |
واحدهای اندازه گیری |
|
|
final measurement U |
اندازه گیری نهایی |
|
|
meter U |
وسیله اندازه گیری |
|
|
to take measures U |
اندازه گیری کردن |
|
|
maxwell bridge U |
پل اندازه گیری ماکسول |
|
|
direct measurement U |
اندازه گیری مستقیم |
|
|
size stick U |
الت اندازه گیری پا |
|
|
measurable U |
قابل اندازه گیری |
|